آهنگ بی کلام

آهنگ بی کلام

آهنگ بی کلام

آهنگ بی کلام

پیتر گابریل (Peter Gabriel) - آهنگ بی کلام


پیتر گابریل به عنوان سرگروه Genesis در اواخر دهه 60 و اوایل 70، موسیقی Rock را با بهره گیری از عنصر Pop به سطوح جدیدی سوق داد. گبریل در تک خوانی های خود نسبت به سایر اعضای گروه مثل Phil Collins زیاد بلند پرواز نبود، اما در شیوه کار خود دقت زیادی به خرج می داد.

گابریل در دوران دبیرستان گروه Genesis را تشکیل داده بود، و همراه با آن نام خود را در موسیقی پر هیاهوی دهه 70 مطرح کرده بود. اما او گروه را در سال 75 ترک میکند تا افکار و ایده هایش را در غالب آلبومهای سولوی خود نمایش دهد.

او در اولین آلبوم سولوی خود با نام "Peter Gabriel" در سال 77 با تاثیر از سبکهای مختلف و با بهره گیری از موسیقی الکترونیک، سبک خود را که تفکر آمیز و پیچیده بود، معرفی کرد. این آلبوم و دو آلبوم سالهای 78 و 80 او که اتفاقا هر سه به نام Peter Gabriel منتشر شدند، با معرفی سبک خاص و ویژه، او را به عنوان هنرمندی مشهور و در عین حال خاص معرفی کردند تا او به دور از نام پر آوازه Genesis، به شهرت برسد.

ترانه Biko در آلبوم پیتر گابریل سوم، ترانه ای بود در مورد یک مبارز تبعیض نژادی که به یکی از بزرگترین ترانه های اعتراض آمیزدهه 80 تبدیل شد.

در سال 86 آلبوم So که یکی از برترین آلبومهای Pop است را همراه با یک سری کلیپ های ویدئویی ارایه کرد که به دلیل ویژگی های روشنفکرانه آن، هنوز هم جزو کلیپهای پر طرفدار است. در این ویدئوها، موسیقی با جلوه های بصری و مضامین سمبولیک و نشانه شناسی در آمیخته و طرحی نو در ساخت کلیپ را جلوه داده است. در کلیپ ترانه Sledgehammer گابریل با ابداعی خلاقانه برای اولین بار از ترکیب انیمیشن با اکشن زنده استفاده کرد.

به واسطه همین آلبوم، که فروشی معادل 2 میلیون دلار داشت، پیتر گابریل به یک ستاره جهانی تبدیل شد و توانست رتبه 1 در UK Chart و رتبه 2 در US Chart را از آن خود کند.

یکی از آثار زیبا و به یاد ماندنی او، موسیقی متن فیلم The Last Temptation Of Christ به کارگردانی مارتین اسکورسیزی است که به عقیده بعضی نهایت تبلور تلاش او در World music است.

او در سال 1992 با ترانه Us به سمت موسیقی پاپ رفت و بسیاری از مخاطبان خود را از دست داد. این آلبوم متاثر از درد و رنج ناشی از جدایی از همسر اول و دخترش است که غم و اندوه وی ناشی از تمایلش به بازگشت به ابدیت، در ترانه River نشان می دهد که عنصر معنویت یکی از اصول اشعار اوست. با این حال این آلبوم نیز یک میلیون نسخه فروش کرد و در UK&US Chart به رتبه 2 دست یافت.

گابریل در سال 1982 در لندن یک فستیوال عظیم موسیقی جهانی World Music با نام WOMAD (World of music and dance) را پایه گذاری کرد و با همکاری بزرگانی چون نصرت فاتح علی خان و Youssou , Robert Plant, N’Dour و Tony Bennetدر سالهای بعد آن را در نیوزلند، اسپانیا، ایتالیا، سنگاپور، سریلانکا و جزایر قناری به اجرای برنامه های موسیقی ملل پرداخت که بزرگترین و جاه طلبانه ترین آنها در 1993 در آمریکا اجرا شد و تبدیل به یکی از ماندگارترین اجراهای زنده موسیقی ملل گردید.

در نهایت در سال 2002 آلبوم Up تنها توانست مدتی به عنوان نهم در جدول US دست یابد. در سال 2004 دختر او Anna Gabriel فیلمی با عنوان Family Portrait ساخت که داستان آن در مورد تورهای بزرگ پدرش پیتر در نقاط مختلف دنیا است.

نکته جالب در مورد موسیقی پیتر گابریل این است که وی چرخه ای را شروع کرد که موسیقی Rock، Pop و موسیقی ملل را در بر می گیرد.


پیتر گابریل (Peter Gabriel)

میکیس تئودوراکیس (Mikis Theodorakis)

میکیس تئودوراکیس (به یونانی: Μίκης Θεοδωράκης) (زاده ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۵) آهنگساز و فعال سیاسی کمونیست یونانی است. وی نزد دانشجویان و روشن‌فکران ایرانی در دورهٔ انقلاب ۱۳۵۷ ایران بسیار محبوب بود.

تئودوراکیس ساختن موسیقی فیلم را از ۱۹۳۵ آغاز کرد، اما عمدهٔ شهرت و اعتبارش را مدیون موسیقی فیلم زوربای یونانی (مایکل کاکویانیس ـ ۱۹۶۴) براساس رمان نیکوس کازانتزاکیس است. او در کارنامه فعالیتش، ده‌ها موسیقی فیلم، سمفونی، اپرا، موسیقی تئاتر و موسیقی مجلسی دارد.



میکیس تئودوراکیس (Mikis Theodorakis)

آثار زبیگنف پرایزنر (Zbigniew Preisner)


ارکستری
Silence, Night and Dreams (2007)
Requiem for my friend (1998)
Life (1998)

سولو
۱۰ قطعه ساده برای پیانو (۲۰۰۰)

فیلم
Sportsman of the Century (2006)
The Beautiful Country (2004)
SuperTex (2003)
Kolysanka (2003)
Strange Gardens (2003)
It's All About Love (2003)
Between Strangers (2002)
Weiser (2001)
Aberdeen (2000)
Dreaming of Joseph Lees (1999)
The Last September (1999)
The Island on Bird Street (1997)
FairyTale: A True Story (1997)
Foolish Heart (1996)
Élisa (1995)
Feast of July (1995)
Three Colors: Red (1994)
When a Man Loves a Woman (1994)
Three Colors: White (1994)
Kouarteto se 4 kiniseis (1994)
Mouvements du désir (1994)
On the Edge of the Horizon (1993)
The Secret Garden (1993)
Three Colors: Blue (1993)
Damage (1992)
Olivier, Olivier (1992)
Zwolnieni z zycia (1992)
At Play in the Fields of the Lord (1991)
The Double Life of Véronique (1991)
Eminent Domain (1991)
Europa Europa (1990)
Ostatni dzwonek (1989)
Kocham kino (1988)
Dekalog (1988-9)
A Short Film About Love (1988)
A Short Film About Killing (1988)
To Kill a Priest (1988)
Ucieczka (1987)
The Lullabye (1987)
Przez dotyk (1986)
Lubie nietoperze (1986)
Bez konca (1985)
Prognoza pogody (1981)

زندگی زبیگنف پرایزنر (Zbigniew Preisner)


پرایزنر در رشته تاریخ و فلسفه تحصیل کرد و هیچ‌گاه به طور رسمی موسیقی نیاموخت، بلکه با گوش کردن به آثار موسیقی و تلاش برای اجرای آنها، موسیقی را به شکل خودآموز یادگرفت.

سبک آهنگسازی پرایزنر نو رومانتیسیسم است.



زبیگنِف پرایزنر (Zbigniew Preisner) - آهنگ بی کلام


زبیگنِف پرایزنر (Zbigniew Preisner)  (زادهٔ ۲۰ مه سال ۱۹۵۵ در لهستان) از بزرگ‌ترین آهنگسازان لهستان است.

پرایزنر به ویژه به دلیل همکاری‌هایش با کریستوف کیشلوفسکی و ساخت آهنگ برای فیلم‌های وی شناخته می‌شود. آقای پرایزنر بعد از ازدواج از نام خانوادگی همسرش استفاده می‌کند.

مهم‌ترین موسیقی فیلم‌های ساخته شده توسط پرایزنر عبارت‌اند از:
۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹ - ده فرمان
۱۹۹۱ - زندگی دوگانه ورونیک
۱۹۹۳ - سه‌رنگ:آبی
۱۹۹۴ - سه‌رنگ:سفید
۱۹۹۴ - سه‌رنگ:قرمز


زبیگنِف پرایزنر (Zbigniew Preisner)

جان بری (John Barry) - آهنگ بی کلام


هر چند جان بری John Barry (متولد 1933 در نیویورک) آهنگسازی است که تا ابد به خاطر نقش مهمش در موسیقی متن مجموعه فیلمهای جیمز باند در یاد خواهد ماند اما نباید شهرت فراوان او در زمینه ساخت موسیقی مناسب برای هر نوع (ژانر) فیلم را نادیده گرفت.

سرنوشت او به عنوان آهنگساز فیلم، به نوعی از پیش رقم خورده بود زیرا مادر او نوازنده پیانو کلاسیک و پدرش صاحب چند سینما بود.او در سنین نوجوانی در سینما به پدر خود کمک میکرد و شکی نیست که تماشای فیلمهای متعدد احساسی عمیق نسبت به موسیقی فیلم در جان ایجاد کرد و به وجود آوردن چنین آثاری، آرزوی او شد. جان بری در دوران خدمت سربازی در گروه موسیقی ارتش به نواختن ترومپت پرداخت و کار تنظیم قطعات جز را فرا گرفت.

او بلافاصله پس از اتمام دوران سربازی گروه خود را به نام The John Barry Seven تشکیل داد و قبل از اینکه گروه تنها به اجرای موسیقی بدون کلام بپردازد، خودش در آن میخواند. گروه پس از شرکت در مجموعه Drumbeat از تلویزیون BBC بسیار موفق و مشهور شد و مجموعه ای از ترانه های محبوب و موفق از جملهBlack Stockings را منتشر کرد.

در این بین بری با آدام فیث Adam Faith (2003-1940 خواننده، بازیگر انگلیسی) ملاقات کرد و پیشنهاد کرد که او به طور مرتب در این برنامه بخواند. فیث با قبول این پیشنهاد و به مدد ترانه هایی که سراینده و تنظیم کننده اش جان بری بود، توانست در دورانی که الویس پریسلی Elvis Presley و کلیف ریچارد Cliff Richard به دنیای موسیقی پاپ و راک اند رول حکومت میکردند، به یک ستاره موفق پاپ تبدیل شود.

ارتباط بین این دو هنرمند همچنان ادامه یافت تا اینکه آدام فیث در چند فیلم سینمایی مانند Beat Girl به نقش آفرینی پرداخت و با توجه به اینکه آنها کارگزاری مشترک داشتند، ساخت موسیقی متن این فیلمها به بری پیشنهاد شد. در واقع کار حرفه ای بری به عنوان آهنگساز فیلم از اینجا آغاز شد، اما آنچه در کارنامه او به عنوان نقطه عطفی فراتر از این چند پیشنهاد اولیه محسوب میشود، پیشنهاد تنظیم یک قطعه موسیقی از مونتی نورمن Monty Normanبرای ارکستر بود که قرار بود در فیلم جدیدی به نام "دکتر نو" Dr. No به کار رود.

جان بری موفق شد با گروه خود موسیقی متن بی مانند جیمز باند James Bond را همراه با ارکستراسیونی فوق العاده به وجود آورد.(اینکه هنگام پیشنهاد این کار، تمی توسط نورمن ساخته شده بود یا خیر هنوز مشخص نیست و این موضوع که بالاخره کدام یک از این دو آهنگساز –بری یا نورمن- تم اصلی این موسیقی مشهور را ساخته اند، با وجود بارها مطرح شدن در دادگاه و آوردن شواهدی از هر دو طرف، هنوز اثبات نشده است).

با این حال هنوز عناصری در سبک فیلمهای باند وجود داشت که در این فیلم اول چندان مشخص نبود اما با وجود بری به عنوان آهنگساز اصلی این مجموعه، این عناصر به زودی جا افتادند که ترانه مفصل عنوان بندی از آن جمله است. جان بری از شرلی بسی Shirley Bassey (خواننده بریتانیایی متولد 1937. او تنها خواننده ایست که بیش از یک مرتبه برای فیلمهای جیمز باند خوانده است) خواست تا ترانه Goldfinger را برای عنوان بندی اجرا کند، اما علاوه بر اجرا و ضبط این ترانه، یک نکته بسیار مهم این بود که موسیقی بی پروا و هیجان انگیزی که باید به عنوان همراه باند در حوادث و ماجراها شنیده میشد، به گونه ای تنظیم شود تا اشاراتی به هردو موسیقی تم اصلی جیمز باند و هم ترانه اصلی داشته باشد.

اما نباید کار بری بر موسیقی جیمز باند این تصور را ایجاد کند که موسیقی او اصولا پر سر و صدا و خودنمایانه است. بر عکس، موسیقی متن فیلمهای جیمز باند نماینده توانایی استثنایی بری در از کار درآوردن حال و هوایی متناسب با فیلم است. بری بارها و بارها نشان داده است که میتواند با بصیرت و کار فراوان به لحن و آهنگ صحیحی که از دل داستان برآمده و بهترین مکمل موسیقایی یک فیلم باشد، دست یابد.

سبک موسیقی بری بیش از هر آهنگساز فیلم دیگر به سرعت قابل تشخیص است. اصولا موسیقی او از نظر هارمونیک در گام مینور یا ماژور ساده بود اما بری با استفاده خلاقانه از مقیاسهای کروماتیک (نیم پرده ای) و مقیاسهای غیر متعارفی برای ایجاد جلوه های رنگی بیشتر، آنرا متمایز میساخت. سبک او معمولا به مقدار کمی پیرو mannerism بوده است (سبکی که در ایتالیای قرن 16 شکل گرفت که بر مبنای اعمال سلیقه شخصی در کم و زیاد کردن مقیاسها و به کار بردن عناصر درخشان و خاص در اجرای اشکال مختلف هنر ایجاد شده بود) که در قطعات موسیقی که دارای عبارات موسیقایی با تغییرات ملودیک اندک یا هیچ تغییری تکرار میشوند اما گاهی با سازهای همراه ناگهان به اوج میرسند.

اما توانایی او بیش از همه در کارهایی با اندازه های بزرگ که در آن تمهای موسیقایی گسترده و فراگیر با سازهای همراهی که با دقت انتخاب شده و ارکستراسیون ماهرانه، به چشم میخورد. سبک او در طیف وسیعی از موسیقی کلاسیک تا پاپ و موسیقی ارکستراسیونهای بزرگ جز و سوینگ در حرکت است. بری علاوه براینها در نوشتن اشعار ترانه هایی موفق نیز دست داشته که توانسته اند وارد چارتهای معتبر شوند.

از میان بهترین آثار سینمایی او میتوان به مجسم کردن دشتها و علفزارهای گسترده و باشکوه، در موسیقی فیلمهای Born Free (آزاد زاده شده) و Dances with Wolves (با گرگها میرقصد) ، تمهایی که گویی توسط شخصی محبوس یا دارای ترس از فضاهای بسته ساخته شده است و نشان دهنده موقعیت ناگوار قهرمانان فیلمهای Midnight Cowboy (کابوی نیمه شب) و The Ipcress File (پرونده ایپکرس) هستند، قطعاتی حاکی از عشقی بزرگ در Out of Africa (دور از آفریقا) و Somewhere in Time (جایی در زمان)، موسیقی متاثر از جز در فیلم Body Heat (گرمای جسم) و The Cotton Club فیلمی درباره یکی از مراکز اولیه رشد موسیقی جز و داستانهای تاریخی The Lion in Winter (شیر در زمستان) ، Robin and Marian (رابین و ماریان) و Mary Queen of Scots (مری ملکه اسکاتلند)، اشاره نمود.

جان بری در سالهای اخیر دو آلبوم به نامهای موویولا Moviola که با یک تم استفاده نشده برای فیلمی به همین نام آغاز میشود و The Beyondness of Things از آثار شخصی خود را منتشر کرده است. این آلبومها میتوانند به عنوان "موسیقی های متنی بدون دخالت تصاویر فیلم" توصیف شوند. یکی دیگر از تازه ترین این گروه آلبومها Eternal Echoes نام دارد.


جان بری (John Barry)

المر برنشتین (Elmer Bernstein) - آهنگ بی کلام

المر برنشتین آهنگساز فیلم هایی مانند ده فرمان، فرار بزرگ، روح، هفت زن، The age of Innocence، Bulletproof، Wild Wild West، Far From Heaven و ...


بله موسیقی فیلم های بزرگی چون The Gangs of New York یا Birdman of Alcatraz یا Last Man Standing نیز از کارهای او بود. شاید بتوان بزرگترین کار موسیقی او را موسیقی فیلم The Magnificent Seven دانست که مورد توجه بسیاری از محافل موسیقی قرار گرفت. 
 

او نامزد دریافت 14 اسکار موسیقی فیلم شد، اما فقط توانست در سال 1967 برای فیلم Thoroughly Modern Millie جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم را نصیب خود کند. او این توانایی را داشت که موسیقی فیلم های کلاسیک تا موسیقی فیلم های پر انرژیک Jazz را تهیه کند، اغلب از ارکسترهای بزرگ و کامل استفاده میکرد اما در برخی موارد مانند فیلم The man with the golden arm - که در آن فرانک سیناترا نیز بازی میکرد – به دلیل Jazz ای بودن فضای فیلم، ارکستر بزرگ را کنار گذاشت و با گروههای کوچک Jazz اقدام به ساخت موسیقی برای این فیلم کرد. 


او در دهه های 60 و 70 بصورت خستگی ناپذیری برای سینمای هالیوود کار میکرد و در دهه 80 بیشتر برای تلویزیون کارکرد از آن جمله می توان به همکاری او با برنامه National Geographic در تهیه موسیقی برنامه های تلویزیونی اشاره کرد. او علاقه بسیاری به نوازندگی پیانو داشت و بسیاری معتقد بودند که اگر آرزوهای جوانی او تحقق پیدا میکرد بدون شک می توانست یکی از بزرگترین نوازنده های پیانو در جهان باشد، در عین حال همگی خوشحال هستند که او نوازنده نشد چرا که در اینصورت دنیای موسیقی از خلق آثار وی بی بهره می ماند.

در نیویورک بدنیا آمد و از همان ابتدای کودکی علاقه خود به موسیقی و پیانو را نمایان کرد. بطوری که هر معلم موسیقی که برای او میگرفتند به توانایی های غیر قابل انکار او در بداهه نوازی و بسط موسیقی اقرار میکرد. در 13 سالگی معلم موسیقی او با دیدن استعدادش، وی را نزد Aaron Copland موسیقیدان بزرگ آمریکایی برد و وی المر را به شاگردی پذیرفت. جنگ جهانی دوم بسیاری از فعالیت های هنری او را متوقف کرد و عملا" باعث شد که نتواند به بسیاری از آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند. مجبور شد به سربازی برود اما با وجود آنکه در آنجا سرپرست گروه موسیقی بود دیگر امکان تمرین و تحصیل موسیقی نداشت.

او در قرن بیست و یکم نیز جزو آهنگسازان و موسیقیدانان فعال بود و علاوه بر آهنگسازی اقدام به اجرا و اننشار مجدد کارهای موفق خود نمود. کارهای سینمایی مانند Gangs of New York یا Far from Heaven از جمله کارهای موفق اخیر او بودند.


Elmer Bernstein


لئونارد برنشتاین (Leonard Bernstein) - آهنگ بی کلام


لئونارد برنشتاین (Leonard Bernstein) متولد 1918، آهنگساز، رهبر ارکستر، آموزگار و پیانیست آمریکایی و اولین رهبر ارکستر متولد ایالات متحده که شهرتی جهانی یافته است، به شمار می آید

آثار او در زمینه موسیقی فیلم شهرتی فراوان یافته و جوایز متعددی نسیب وی نموده اند. از جمله این آثار میتوان به موسیقی فیلمهای "در شهر" (On the Town)، "در بارانداز" (On the Waterfront) و "داستان وست ساید" (West Side Story) اشاره کرد.

او در سال 1952 در تلویزیون حضور داشت و در برنامه های هنری شبکه CBS به نام Omnibus به تدریس موسیقی میپرداخت.

برنشتاین اولین فرد آمریکایی بود که توانست رهبری ارکستر فیلارمونیک نیویورک را بر عهده بگیرد. او با این ارکستر به مدت 15 سال به اجرای برنامه ای تلویزیونی به نام "کنسرتهایی برای جوانان" (Young People's Concerts) با هدف آشنا نمودن کودکان و نوجوانان با موسیقی پرداخت. او به خاطر این برنامه موفق به دریافت جایزه Emmy به خاطر بهترین همکاری موسیقی با تلویزیون و سه جایزه Emmy دیگر برای اجرای بی نظیر موسیقی کلاسیک شد.

برنشتاین در دهه 70 چندین برنامه سخنرانی در دانشگاه هاروارد (Harvard) برگذار کرد و در دهه 80 رمان "کاندید" (Candide) اثر ولتر (Voltaire 1778-1694 نویسنده فرانسوی) را به موزیکال تبدیل کرد. او تابستانها در تنگل وود (Tanglewood محلی در لیناکس و استاکبریج مختص موسیقی که فستیوالهای موسیقی و برنامه هایی از جمله برنامه تابستانی ارکستر سمفونیک بوستون در آن برگذار میشود) به رهبری ارکستر میپرداخت و تا سال 1990، که در اثر حمله قلبی درگذشت، به این کار ادامه داد.


لئونارد برنشتاین


موسیقی جـِیمز هورنر - James Horner

جـِیمز هورنر (زادهٔ 1953 در آمریکا) از معروف ترین آهنگسازان موسیقی فیلم در هالیوود است. اورا می توان با جری گلد اسمیت مقایسه کرد


چون هر دو به راحتی قابلیت کار روی تم های مختلف وسبک های گوناگون را دارند. هورنر علاوه بر فیلمهای علمی تخیلی مانند Star Trek روی فیلمهای کودکان نیز کار کرده و بعد وارد فیلم های حماسه ای و پرخرج چون شیردل و تایتانیک شده است.

جیمز هورنر دانش‌آموختهٔ کالج سلطنتی موسیقی لندن، دانشگاه جنوب کالیفرنیا و دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس است. در لندن زیر نظر گورگی لیگتی (آهنگساز شهیر موسیقی کلاسیک) آموزش دید. مدتی در دانشگاه UCLA تدریس می کرد ولی خیلی زود استعداد خود را در اختیار صنعت سینمای هالیوود قرار داد. در ابتدا مدتی روی موسیقی متن فیلمهای درجه دو کار کرد تا کار او در فیلم Star Trek II: The Wrath of Khan توجه منتقدین را به خود جلب کرد.

فیلم های بعدی پروزه های بزرگتری بودند:
forty-eight Hrs. (1981), Krull (1983), Star Trek III: The Search for Spock (1984), Commando (1985), Cocoon (1985), Aliens (1986), Willow (1988), "Glory" and Field of Dreams

........................

هورنر به مدت چند سال با ارکسترهای بزرگ برای فیلم های کودکان موسیقی متن تهیه کرد تا سال 1995 که برایش سال بسیار پرکاری شد. وی در این سال موسیقی فیلم شش فیلم را تهیه کرد، از جمله آپولو 13 و تایتانیک. آلبوم موسیقی تایتانیک با فروش بی سابقه ای مواجه شد و 24 میلیون کپی فروش کرد . آلبوم این فیلم به عنوان پرفروش ترین موسیقی متن بدون کلام در تاریخ ثبت شد. آواز غم انگیز MY HEART WILL GO ON (قلبم ادامه خواهد داد ) با صدای سلین دیون بسیار موفق بود و فروش فوق العادهای داشت.

در سال 1997 هورنر برای موسیقی فیلم تایتانیک برنده دو جایزه اسکار شد ، شامل اسکار برای آهنگ My Heart Will Go On" .. در همین سال سه جایزه گرمی و دو جایزه گلدن گلوب را از آن خود کرد.

بعد از موفقیت بی سابقه تایتانیک، جیمز هورن وارد تولید موسیقی برای فیلم های بزرگ و پر خرج شد، از جمله:
Perfect Storm, A Beautiful Mind, The Legend of Zorro، Iris ، Apocalypto . آپوکالیپتو یکی از آثار جنجالی سینمایی سال 2006 شد که علاوه بر وجوه دیگر، به خاطر بافت صوتی غنی فیلم مورد توجه قرار گرفت.

از دیگر کارهای او موسیقی فیلم "ذهن زیبا" و "خانه‌ای از شن و مه" و شیردل Braveheart است. هورنر بارها برای جوایز مختلف نامزد شده از جمله چهار بار برای جایزه باارزش "گلدن گلوب" و سه بار جایزه معروف "گرمی"  را به خانه برده است.

جـِیمز هورنر - James Roy Horner


جـِیمز هورنر (به انگلیسی: James Roy Horner) زادهٔ ۱۹۵۳ در آمریکا از معروف‌ترین آهنگسازان موسیقی فیلم در هالیوود است.

جیمز هورنر دانش‌آموختهٔ کالج سلطنتی موسیقی لندن، دانشگاه جنوبی کالیفرنیا و دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس است.

هورنر برای موسیقی فیلم تایتانیک برنده دو جایزه اسکار شد. از دیگر کارهای او موسیقی فیلم آواتار، ذهن زیبا، خانه‌ای از شن و مه و شجاع‌ دل است. پیانو را از ۵ سالگی شروع کرد گرچه بعدها خود را پیانیست خوبی نمی‌دانست، فیلم‌های خشم خان و یافتن بابی فیشر از دیگر کارهای او به شمار می‌آیند.


James Roy Horner


سبک موسیقی توماس نیومن (Thomas Newman)

بیشتر آثار نیومن از سال 1980 به بعد بطور برجسته در سبک الکترونیک اجرا و ساخته شده است . ساخت موسیقی فیلم The Rapture در سال 1991 بیشتر به سبک ارکستر سنتی با قسمتهایی که شامل تغییرات ناگهانی و نامتعارف در سیر موسیقی است، ساخته شده اند که این آهنگها به کمک سازهایی مانند عود ، ماندولین ، طبلا ، ساکسیفون نواخته شده و به کمک سازهای الکترونیک تلفیقی بدیع بوجود آورده است، که در مجموع یادآور افرادی همچون Chas Smith و Rick Cox می باشد که در واقع باعث بوجود آمدن دو سبک متفاوت شده است. بدین صورت که نیومن در بعضی از ساخته هایش با تکیه بر کارهای تجربی و نا متعارف عمل کرده ،مانند The Player، American Beauty ، Finding Nemo ، Wall-E و Erin Brokovich و دربخشی دیگر از آثارش با پیروی از سبک های متداول و تنظیم های ارکسترال معمولی، موسیقی فیلم هایی همچون The Shahwshank Redemption و Road To Perdition را خلق کرده است.

تعدادی از موسیقی های فیلم ساخت نیومن به شرح زیر می باشد :




• Erin Brockovich
• American Beauty
• Meet Joe Black
• The Green Mile
• The Horse Whisperer
• Oscar and Lucinda
• Phenomenon
• The People vs. Larry Flint
• Up Close and Personal
• Unstrung Heroes
• How to Make an American Quilt
• Little Women
• The Shawshank Redemption
• The Player
• Scent of a Women
• Fried Green Tomatoes
• The Great Outdoors
• The Lost Boys
• Jumpin' Jack Flash
• Girls Just Want to Have Fun
• Desperately Seeking Susan
• Reckless

توماس نیومن، ده بار نامزد اسکار (Thomas Newman)


نیومن از دانشگاه Yale فارغ التحصیل شد و فعالیتش در این حرفه را با ساخت موسیقی برای فیلم Reckless شروع کرد. آغاز موفقیت نیومن در سال 1994 زمانی بود که همزمان نامزد 2 جایزه اسکار برای فیلم های Little Newman و The Shahwshank Redemption شده بود.

این آهنگساز خلاق موفق به دریافت اسکار برای فیلم American Beauty و همچنین ساخت موسیقی برای فیلم هایی همچون Road To Perdition، Finding Nemo ، Pay It Forward ، Erin Brockovich ، The Good German و Wall-E شده است. نیومن همچنین در ساخت موسیقی سریال فعالتهای بارزی داشته که شامل مجموعه آثاری مانند Boston Public و Angles In America می باشند. در این رابطه موسیقی مجموعه تلویزیونی Six Feet Under در سال 2003 برای نیومن دو جایزه Grammy به ارمغان آورده است.

نیومن در هفتاد ونهمین مراسم اسکار در بخش افتتاحیه برنامه که با اجرای Errol Morris همراه بود بدین شکل واکنش نشان داد که اعلام کرد، هفت بار نامزد اسکار بوده و برنده نشده و با احتساب برنده نشدن در مراسم امسال ، هشتمین بار است که جایزه را دریافت نمی کند!

به هر حال به نظر کارشناسان موسیقی فیلم های اخیر نیومن (از سال 1980 به بعد) مشخصاً برای خود فیلم ساخته نشده اند و به خاطر همین هفت موسیقی قبلی فیلم های نیومن ازجمله مستند مایکل مور بنام Sicko فقط شایان تقدیر بوده و نه دریافت جایزه اسکار . بعنوان مثال قسمتی از آهنگ Brooks was here که در فیلم The Shawshank Redemption استفاده شده در پس زمینه موسیقی Seal بنام My Vision نیز به کار گرفته شده است.

توماس نیومن Thomas Newman - آهنگ بی کلام


متولد 1953در لوس آنجلس/ کالیفرنیا. فرزند آلفرد نیومن [ آهنگساز فیلم "همه چیز درباره ایو" (all about Eve) ]و پسر عموی جوان‌تر رندی نیومن و برادر دیوید نیومن [آهنگساز فیلم "عصر یخی" (ice age) ]. واضح است که همچون رندی در خانواده‌ای موسیقی‌دان بزرگ شده است و بعلاوه رندی هم بعنوان پسر عموی بزرگتر و فعال در موسیقی به پیشرفت موسیقی او، کمک کرد. توماس دارای مدرک کارشناسی ارشد آهنگسازی از دانشگاه Yale و به شکل خصوصی تحت تعلیم جورج ترمبلی (George Tremblay) قرار گرفته است. گروه innocents که یک گروه موسیقی راک است با رندی همکاری داشته است . اولین تجربه سینمایی او "بی‌قرار" (reckless) در سال 1984 بود. شش مرتبه نامزد اسکار (از جمله برای فیلم "به دنبال نمو" در سال 2004) شده و سه نامزدی و یک جایزه گرمی "زیبایی آمریکایی" (American Beauty) 2001 را بدست آورده است. در کارنامه سینمایی او فیلم‌های بسیار خوبی از جمله " رهایی از شوشنک"(The Shawshank Redemption)، "بوی خوش زن" (Scent of a Women) و "مسیر سبز" (The Green Mile) به چشم می‌خورد.

فیلم جستجوی نمو:

فیلم با نمایی از صحبت دو ماهی آغاز می‌شود و با حمله ماهی قاتل، ترمولوی زهی ها (برنارد هرمن: روانی) شنیده می‌شود و بعد که پدر متوجه کشته شدن همسرش می‌شود، صداهای کشیده زهی را می‌شنویم و با دیدن آخرین تخم باقی مانده پیانو رمانتیک توماس به گوش می‌رسد. از همین ابتدا می‌شود حدس زد که با کاری استاندارد و مشابه با کارهای قبلی توماس نیومن روبرو خواهیم شد. رندی نیومن به استفاده از ترکیب سینتی‌سایزر با ارکستر آکوستیک، استفاده کلیدی از پیانو و بکارگیری از پرکاشن‌ها مشهور است که البته باید اقرار کرد در این فیلم از پرکاشن، استفاده زیادی نشده است. موسیقی کاملا هماهنگ با داستان و تصاویر پیش می‌رود و شاهد هیچ گونه ابداع جدیدی در استفاده موسیقی در فضای زیر آب نیستیم. استفده زیاد از زهی ها، هارپ و در صحنه‌های هیجانی ورود برنجی‌ها همگی به سادگی و در عین حال با پختگی فراوان پیش می‌رود. در مجموع، زهی‌ها صدای غالب ارکستر هستند. در این فیلم هم آهنگساز اصراری بر خلق یک تم و گسترش آن در طول فیلم را ندارد. فیلم سرشار از موسیقی است و کمتر لحظه‌ای از فیلم در سکوت و بدون موسیقی می‌گذرد.

هیچ اتفاق پیش بینی نشده‌ای در موسیقی نمی‌افتد و خوشبختانه تصاویر و داستان بسیار جذاب است و تماشاگر را میخکوب پای تماشای فیلم نگه می‌دارد. با ورود وال‌، تمی‌ سنگین و مناسب با هیکل این ماهی بزرگ را می‌شنویم.

تیتراژ پایان با موسیقی زیبایی با اجرای رابی ویلیامز به نام "آنسوی دریا" (beyond the sea)آغاز می‌شود و با اجرای دوباره‌ی چند تم‌ از فیلم پایان می‌یابد. فیلم در جستجوی نمو با یک موسیقی خوب همراه شده است، یک موسیقی خوب اما کاملا قابل پیش بینی!


توماس نیومن Thomas Newman

رندی نیومن (Randy Newman)


گروه "تیکیز" شش آهنگ نیومن را در سالهای 1967 و 69 اجرا نمودند. دراین دوره بود که نیومن رابطه بلند مدت و حرفه ای خود را با لنی وارونکر (Lenny Waronker) آغاز نمود. وارونکر مسئول بستن قراداد برای گروههای مختلف با شرکت ضبط آتمن بود و در عوض او نیومن، لئون راسل و وان دیک پارکز (Van Dyke Parks) را برای اجرا و ضبط در این گروهها معرفی کرد. در اواخر 1966 وارونکر به عنوان برنامه ریز شرکت ضبط A&R توسط وارنر بروس (Warner Bros) انتخاب شد.

ضبطها و رابطه دوستانه ای را که با نیومن، راسل و پارکز به وجود آورد، آغاز فعالیتی خلاقانه و حرفه ای بود و این همکاری یکی از کلیدهای موفقیت بروس به عنوان دارنده کمپانی ضبط موسیقی راک شد. در سال 1968 رندی نیومن موفقیتهای چشمگیری کسب کرد. بسیاری از هنرمندان بزرگ آثار وی را اجرا کردند و شعر "فکر می کنم امروز باران خواهد بارید" از استانداردهای اصلی سرایندگی شعر بود.

در سال 1970 هری نیلسون آلبومی را عرضه کرد که تنها آهنگهای ساخته نیومان بود، این آلبوم به نام "12 شعر" در سالهای 1970 عرضه شد و در لیست بهترین آلبومهای مجله رولینگ استون در رده ششمین آلبوم برتر دهه 70 قرار گرفت. رندی نیمون در اجرایی زنده (Randy Newman Live) اولین آلبوم وی بود که بر روی LP ضبط شد و بر روی بیلبورد در رده 191 جای گرفت.

آهنگ "می توانی کلاهت را اینجا بگذاری" توسط هنرمندان بسیاری اجرا شد و اجرای تام جونز از این اثر در فیلم "مونتی کامل" (The Full Monty) در سال1997 استفاده شد. نیومن آلبوم "پسرهای پیر خوب" (Good Old Boys) را با اشعاری به نشانه مخالفت به برنامه تلویزیونی "smart-ass New York Jew" ساخت که در آهنگهای این آلبوم از نژاد پرست های جنوب و تعصب شمال شرقیهای آمریکا سخن گفته است.

"قاتلین کوچک" 1977 اثری است که در آن زبان طعنه آمیز نیومن توسط بعضی از ادیبان مورد بحث و مجادله قرار گرفت، این آلبوم از بهترین فروش برخوردار بود. آلبوم سال 1983: "مشکل در بهشت" شامل آهنگ: "من عاشق لس انجلس" که مضمون آن انتقاد و هم تمجدید از شهر لس انجلس بود، به بازار آماد. آنطور که نیومن در مصاحبه سال 2001 بیان نمود: "نوعی بی توجهی و سردی در لس انجلس وجود دارد که من عاشق آن هستم، ماشین بدون قفل و مرد مو قرمز و پسر بچه های ساحل"...

همچنین آهنگ "دختر احساساتی" در این آلبوم می باشد. در سالهای بعدی، نیومن بیشتر بر روی ساخت موسیقی فیلم متمرکز شد، اما دوره ای سخت در زندگی شخصی اش محسوب می شد. وی پس از 20 سال زندگی مشترک از همسرش جدا شد و همچنین در این دوره به دلیل بیماری از لحاظ فیزیکی بسیار ناتوان شد. نیومن سه آلبوم را به عنوان خواننده و هم سراینده عرضه نمود: "سرزمین رویاها" 1988، "عشق بد" 1999، "چنگ ها و فرشته ها" که این آلبوم در 5 آگوست 2008 عرضه شد. "سرزمین رویاها" شامل بهترین آهنگهای نیومن می باشد: "پول است که اهمیت دارد" (It's Money That Matters) و "چهار چشم".

"دلم برایت تنگ شده" در آلبوم "عشق بد" از جمله آهنگهایی است که به نوعی زندگی خود نیومن را بیان می کنند و اشاره به همسر اولش دارد. وی همچنین بسیاری از اشعار اولیه ای خود را همراه با گروه و پیانو نوازی خود، ضبط نمود. در سال 2005 "لویزینا" ساخته سال 1927 نیومن به عنوان سرود ملی آمریکا از رادیو و تلویزیون پخش شد که اشاره به دغل بازی شهرداری نیواورلینز در این شهر در سال 1927 دارد، نیومن در همان سال اعلام کرد: "رئسای شهر تصمیم گرفتند سیلی در شهر راه بیفتد، سوراخی در دیواره رودخانه به وجود آوردند و سیل به مزارع پنبه حمله ور شد!"

در تابستان 2006 در سفر اروپا، سه اثر خود را برای اولین بار اجرا نمود: "غارپیمایی در خاطره لین"، "از دست دادن تو" و قطعه ای که از لحاظ سیاسی مجادله برانگیز شد به نام: "چند کلام به دفاع از کشورمان" که در این آهنگ، نیومن آمریکا را چون امپراطوری می داند و جنگ و وحشت و دادگاه عالی را زیر سوال می برد و می گوید: "این امپراطوری همانند باقی، از بین می رود." هر سه این قطعه ها بعدها در آلبوم 2008 "چنگ ها و فرشته ها" (Harps and Angels) ظاهر شدند.

در سال 2000 برنامه "قطعه سواحل جنوب" به نام "تحصیل از رندی نیومن" که به نوعی شبیه سازی زندگی هنرمند را به نمایش می گذارد، پخش شد.


Randy Newman

رندی نیومن (Randy Newman) - آهنگ بی کلام


راندال استوارت مشهور به "رندی" نیومن (Randy Newman) متولد 28 نوامبر 1943، خواننده، سراینده اشعار، برنامه ریز، آهنگساز و پیانیست آمریکایی است که برای اشعار نیش دار و ساخت موسیقی بسیاری از فیلمها شهرت دارد. نیومن معروف به نوشتن اشعاری است که از شخصیت خودش بسیار دور می باشد. برای مثال آهنگ سال 1972 "قایق سواری در جای دگر" (Sail Away) بیان تلاش تاجران برای جذب بردگان است، در حالی که سخنگوی آمریکا از ناسپاسی جهانی نسبت به آمریکا شکایت دارد که چرا آنان راه حل نهایی طعنه آمیزی ارائه می دهند.

یکی از بزرگترین موفقیتهایش آلبوم "مرد کوتاه" است که از زبان یک ابله نوشته شده که از انسانهای کوتاه قد متنفر بود.

نیومن اغلب برای رفع سوء تفاهمات با لحنی کنایه آمیز، نظر و هدف اصلی خود را بیان می کرد: "من از آدمهای کوتاه قد متنفرم، درست است. دلیل آنکه چیزی در این باره نمی گویم آن است که شرکت ضبط از بیان آنچه من به آن معتقدم واهمه دارد." از سال 1980 نیومن به عنوان آهنگساز موسیقی فیلم کار می کرد.

برای فیلمهایی همچون: "رگتایم" (Ragtime)، "بیداری ها" (Awakenings)، "فطری" (The Natural)، "سرهای چرمی" (Leatherheads)، "جیمز و فرد غول آسا" (James and the Giant Peach)، "ملاقات والدین" (Meet the Parents) و "بیسکوئیت دریایی" (Sea biscuit) و بسیاری دیگر. همچنین برای چندین فیلم انیمیشن کمپانی دیزنی نیز آهنگسازی کرده همچون: "داستان اسباب بازی"، "زندگی یک ساس" (Bug)، "داستان اسباب بازی 2"، "هیولاهای اینک" (Monsters Inc) و "ماشینها". به تازگی موسیقی انیمیشنهای "پرنسس و قورباغه": "داستان اسباب بازی 3" و "ماشینهای 2 "را در دست دارد.

وی از طرف همکارانش برای جوایز مختلفی انتخاب شد: جایزه آکادمی، دو جایزه امی، چهار جایزه گرمی و جایزه فرمانداری آکادمی ضبط. وی همچنین در سال 2002 به تالار سرایندگان اشعار (Songwriters Hall of Fame) و در سال 2007 به عنوان آهنگساز پرکار و موفق فیلمهای کمپانی دیزنی به Disney Legend معرفی شد.


راندل نیومن در لس انجلس متولد شد، پدرش پزشک و مادرش منشی بود. خانواده یهودی وی به نیواورلینز (New Orleans) نقل مکان کردند. زمانی که نیومن یازدهمین پائیز زندگی خود را سپری می کرد آنان به لس انجلس بازگشتند. عموهای نیومن آهنگسازان موسیقی فیلمهای هالی وود بودند: آلفرد نیومن، لیونل نیومن و امیل نیومن.

نیومن در دانشگاههای لس انجلس و کالیفورنیا تحصیل کرد. در هفده سالگی سراینده اشعار مشهوری بود. اگرچه خود نیومن انتخابش مبنی بر تمرکز بر روی سرودن اشعار، تا خوانندگی بود، اولین اجرای او در سال 1961 "پسر طلایی زمین فوتبال" ( Golden Gridiron Bo) بود که این آلبوم وقتی او 18 سال داشت عرضه شد.

آهنگهای اولیه نیومن توسط ژنه پیتنی (Gene Pitney)، جری باتلر (Jerry Butler)، گروه اوجیز (The O'Jays) و ایرما توماس (Irma Thomas) اجرا و ضبط شد. اشعار او در بریتانیای کبیر موفقیت چشمگیری کسب نمود شامل: "من قبلا در اشتباه بودم" در سال 1965 توسط چیلا بلک (Cilla Black)، "هیچ کس به عشق تو نیاز ندارد" و "تنها یک لبخند" 1966 توسط پیتنی، در آلبوم سال 1967 به نام: "جایزه ای برای سر او" از سیمون اسمیث، هفت شعر نیومن در این آلبوم خوانده شد.


در اواسط سال 1960 نیومن عضو گروه "تیکیز" شد که بعدها به نام "نوازنده چنگ عجیب و غریب" (Harpers Bizarre) تغییر یافت و این گروه در سال 1966 برای اجرای "پنجاه و نهمین شعر پل خیابان" اثر پال سیمون (Paul Simon) شهرت یافتند. نیمون با این گروه رابطه نزدیکی داشت؛ بعضی از آهنگهای را که خود ساخته بود به آنان برای اجرا پیشنهاد می نمود.


Randy Newman

جوایز جان ویلیامز - John Williams


جان ویلیامز برنده چهار جایزه اسکار و پنج جایزه گولدن گلوب می‌باشد و ۲۱ بار برای دریافت جایزه گولدن گلوب و ۵۹ بار برای جایزه گرامی نامزد شده‌است. او با ۴۵ بار نامزد شدن برای دریافت اسکار، رکورد دار بالاترین رقم کاندید شدن اشخاص در قید حیات برای دریافت اسکار است و همچنین، به همراه آلفرد نیومن، صاحب مقام دوم بالاترین تعداد نامزدی برای این جایزه در تاریخ، پس از والت دیسنی با ۵۹ بار، می‌باشد.

افزون بر این ویلیامز موفق به دریافت دو جایزه اِمی، هفت جایزه بافتا و بیست جایزه گرامی، شده و افتخارات دیگری چون دعوت به «تالار مشاهیر موسیقی کلاسیک آمریکا» و «تالار مشاهیر جام هالیوود» نصیبش گشته‌است. در سال ۲۰۰۴ نشان افتخار «مجمع کندی» به او اعطا گردید و همچنین «جایزه کلاسیک بریت» را در سال ۲۰۰۵ برای موسیقی فیلم سال قبل، از آن خود کرد.

موسیقی محبوب و مجلل سال ۱۹۷۷ ویلیامز برای اولین فیلم جنگ ستارگان، توسط بنیاد فیلم آمریکا در سال ۲۰۰۵، برترین موسیقی متن یک فیلم آمریکایی شناخته شد. موسیقی او برای فیلم آرواره‌ها و ای‌تی نیز به ترتیب در رتبه ششم و چهاردهم این لیست قرار گرفت.

جوایز آکادمی (اسکار)
ویولون زن روی بام (۱۹۷۱) (تنظیم و ترانه اصلی)
آرواره‌ها (۱۹۷۵) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)
جنگ ستارگان (۱۹۷۷) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)
ئی تی (۱۹۸۲) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)
فهرست شیندلر (۱۹۹۳) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)

جوایز گرامی
آرواره‌ها (۱۹۷۵) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
جنگ ستارگان (۱۹۷۷) (بهترین اجرای بدون کلام پاپ)
تم اصلی جنگ ستارگان (۱۹۷۷) (بهترین تصنیف بدون کلام)
جنگ ستارگان (۱۹۷۷) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
تمی از برخورد نزدیک از نوع سوم (۱۹۷۸) (بهترین تصنیف بدون کلام)
برخورد نزدیک از نوع سوم (۱۹۷۸) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
تم اصلی و آغازین سوپرمن (۱۹۷۹) (بهترین تصنیف بدون کلام)
سوپرمن (۱۹۷۹) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
امپراتوری ضربه می‌زند (۱۹۸۰) (بهترین تصنیف بدون کلام)
امپراتوری ضربه می‌زند (۱۹۸۰) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
مهاجمان صندوق گمشده (۱۹۸۱) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
پرواز (تمی از ای تی) (۱۹۸۲) (بهترین تصنیف بدون کلام)
ای تی (۱۹۸۲) (بهترین آلبوم موسیقی نسخه اصلی متن یک فیلم)
پرواز (تمی از ای تی) (۱۹۸۲) (بهترین ترکیب بندی در ضبط موسیقی بدون کلام)
بانگ اعلام المپیک و تم آن (۱۹۸۴) (بهترین تصنیف بدون کلام)
فهرست شیندلر (۱۹۹۳) (تصنیف موسیقی بدون کلام برای متن یک فیلم یا برنامه تلویزیونی)
نجات سرجوخه رایان (۱۹۹۸) (بهترین تصنیف موسیقی بدون کلام برای متن یک فیلم یا برنامه تلویزیونی)
تمی از خاکستر آنجلا (۲۰۰۰) (بهترین تصنیف بدون کلام)
سرگذشت یک گیشا (۲۰۰۷) (بهترین آلبوم موسیقی متن یک فیلم سینمایی، تلویزیونی یا سایر رسانه‌های بصری)
دعایی برای صلح (تمی از مونیخ) (۲۰۰۷) (بهترین تصنیف بدون کلام)

جوایز گولدن گلوب
آرواره‌ها (۱۹۷۵) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)
جنگ ستارگان (۱۹۷۷) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)
ای تی (۱۹۸۲) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)
فهرست شیندلر (۱۹۹۳) (بهترین موسیقی نسخه اصلی)

جوایز امی
هایدی (۱۹۶۸) (دست‌یابی برجسته در تصنیف موسیقی)
جِین ایر (۱۹۷۱) (دست‌یابی برجسته در تصنیف موسیقی)


جان ویلیامز

موسیقی فیلم - جان ویلیامز (John Williams)


ویلیامز پس از اتمام تحصیلاتش در آموزشگاه جولیارد به لوس آنجلس باز گشته و فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه صنعت فیلم، توسط همکاری با آهنگسازانی چون «فرانتس وکسمن»، «برنارد هرمان» و «آلفرد نیومن» آغاز کرد و به خاطر چیره دستی‌اش در تصنیف موسیقی برای جاز، پیانو و سمفونی، توجه هالیوود را به خود معطوف نمود. او پس از سه بار نامزد شدن برای دریافت جایزه اسکار، نهایتاً در سال ۱۹۷۱ به خاطر عنوان بهترین تنظیم برای موسیقی فیلم ویولون‌زن روی بام برای نخستین بار موفق به دریافت این جایزه شد. در اوایل دهه هفتاد، ویلیامز خود را وقف آهنگسازی برای فیلمهای ژانر فاجعه‌ای مانند حادثه پوزئیدون، زمین‌لرزه و آسمانخراش جهنمی نمود.

در ۱۹۷۴ استیون اسپیلبرگ، ساخت موسیقی متن فیلمش با نام شوگرلند اکسپرس را که نخستین تجربه کارگردانی او به‌شمار می‌آمد، به جان ویلیامز پیشنهاد کرد. کارگردان جوان که تحت تأثیر موسیقی ویلیامز برای فیلم غارتگران قرار گرفته بود، اطمینان داشت که این آهنگساز می‌تواند آوای مورد نظرش را برای فیلمهای او خلق کند. یک سال پس از آن تاریخ، حاصل دومین همکاری این دوهنرمند، آرواره‌ها بود. تم دلهره‌آور به کار رفته در موسیقی چشمگیر این فیلم به خوبی نمایانگر احساس خطر و وحشت نزدیک شدن کوسه‌هاست و در زمره شناخته‌شده‌ترین تم‌های فیلم‌های سینمایی تا به امروز قرار دارد. آرواره‌ها دومین جایزه اسکار را این‌بار، برای بهترین موسیقی نسخه اصلی نصیب وی کرد. این تیم دو نفره خود را برای ساخت فیلم بعدی، «برخورد نزدیک از نوع سوم» آماده می‌کردند. آنچه برای محصولات هالیوودی غیر معمول می‌نمود، پیشرفت هم‌زمان این زوج یعنی اسپیلبرگ در فیلم‌نامه نویسی و ویلیامز در آهنگسازی بود. حاصل دو سال همکاری خلاقانه آنها ایجاد نغمه‌ای بود که هم به عنوان موسیقی پس زمینه فیلم به کار می‌رفت و هم نمایانگر سیگنال‌های ارتباطی سفینهٔ مادر موجودات بیگانه فیلم بود. برخورد نزدیک از نوع سوم به سال ۱۹۷۷ اکران شد.

در همین حول و حوش اسپیلبرگ، ویلیامز را به دوست و کارگردان هم‌عصرش «جورج لوکاس» معرفی کرد. لوکاس به‌دنبال آهنگسازی بود تا برای حماسه بلندپروازانه فضایی خود، جنگ ستارگان، موسیقی تصنیف نماید. ویلیامز موسیقی سمفونیک باشکوهی به سبک کارهای «ریچارد اشتراوس» و آهنگسازان «هالیوود عصر طلایی» چون «اریک ولفگانگ کورن‌گلد» و «مکس اشتاینر» آفرید. تم آغازین و اصلی این کار یا تم لوک تا به امروز در زمره مشهورترین قطعه‌های تاریخ قرار دارد و تم نیرو و همچنین تم پرنسس لیا مثال‌های خوبی از لایتموتیف می‌باشند.[۹] هم فیلم و هم موسیقی متن آن با استقبال بی‌سابقه‌ای که تا آن زمان هرگز دیده نشده بود، روبرو گشتند و موسیقی آن عنوان پرفروشترین موسیقی متن یک فیلم سینمایی در تاریخ را از آن خود کرد و جایزه اسکار دیگری را برای بهترین موسیقی نسخه اصلی برای خالقش به ارمغان آورد. در ۱۹۸۰ ویلیامز به کار ساخت دومین سری از سه‌گانه (تریلوژی) جنگ ستارگان، «امپراتوری ضربه می‌زند» روی آورده، به نحوی عالی قطعه مارش امپراتوری را به عنوان تم دارت ویدر و امپراتوری کهکشانی در فیلم ارائه نمود. سه‌گانهٔ اصلی جنگ ستارگان با فیلم بازگشت جدای در سال ۱۹۸۳ پایان یافت و ویلیامز در ساخت موسیقی این فیلم تم امپراتور و قطعه دوئل پایانی را به کارهای قبلی‌اش افزود که هردو کار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شدند.
تجربهٔ بعدی ویلیامز، همکاری با ریچارد دونرِ کارگردان برای ساخت موسیقی سوپرمن (۱۹۷۸) بود. تم‌های قهرمانانه و رمانتیک موسیقی این فیلم به خصوص مارش اصلی، فانفار سوپرمن و تمی عاشقانه، موسوم به «آیا می‌توانی فکرم را بخوانی» در هر چهار فیلم بعدی از این مجموعه به کار رفتند. ویلیامز در فیلم مهاجمان صندوق گمشده (۱۹۸۱) تم اصلی و هیجان آوری را با عنوان مارش مهاجمان برای همراهی با قهرمان فیلم ایندیانا جونز خلق نمود. همچنین تم‌های جداگانه‌ای برای صندوق عهد، ماریان کاراکتر فیلم و نازیهای تبهکار ساخت و در ساخت موسیقی دو سری بعدی از مجموعه فیلمهای ایندیانا جونز تم‌های جدیدی افزود. ویلیامز برای فیلم دیگر اسپیلبرگ، ای‌تی موجود فرازمینی (۱۹۸۲) موسیقی پر احساسی تصنیف کرد که به خوبی حس کودکانه و معصومانه فیلم را بیان می‌دارد. به خصوص قطعه با روحی که بیانگر احساس آزادی هنگام پرواز است و یا قطعه‌ای که با آوای ملایم سازهای زهی، القاگر حس دوستی بین دو کاراکتر اصلی فیلم، ای‌تی و الیوت می‌باشد. لحظه‌های وداع در سکانس نهایی فیلم از لحظات نادر تاریخ سینما به شمار می‌رود و حوادث روی صحنه در این سکانس برای مطابقت با اثر آهنگساز تنظیم شده‌اند. ویلیامز چهارمین جایزه اسکار را برای اثر مذکور از آن خود نمود.

فیلم «رنگ ارغوانی» تنها فیلم اسپیلبرگ است که ویلیامز در ساخت موسیقی آن ایفای نقش نکرده‌است، تولید کننده فیلم، «کوئینسی جونز» آهنگساز تمایل داشت تا خود شخصاً ساخت و تنظیم موسیقی این پروژه را به انجام رساند. ویلیامز همچنین برای فیلم «منطقه تاریک روشن» که اسپیلبرگ، کارگردان یک حلقه از مجموع چهار حلقه آن است، موسیقی تصنیف نکرده و وظیفه ساخت موسیقی آن توسط کارگردان و تولیدکننده اصلی فیلم جان لندیس به آهنگساز کهنه‌کار هالیوود و رقیب ویلیامز، جری گُلداِسمیت محول گردید. مشارکت ویلیامز و اسپیلبرگ با فیلم امپراتوری خورشید در ۱۹۸۷ از سر گرفته شد و تا به امروز ادامه یافته‌است. از فیلمهای پرهزینه و عامه پسندی مثل پارک ژوراسیک (۱۹۹۳) تراژدیهای غمناکی چون فهرست شیندلر (۱۹۹۳) و مونیخ (۲۰۰۵) تا ملودرام‌هایی با رنگ و بوی شرقی مانند سرگذشت یک گیشا (که نهایتا کارگردانی آن به راب مارشال سپرده شد)، همه و همه حاصل این همکاری می‌باشد. اسپیلبرگ در بسیاری از مناسبتها آهنگساز محبوبش را به حد افراط ستوده و از او به عنوان برترین آهنگساز تاریخ سینما یاد کرده‌است.

در سال ۱۹۹۹ جورج لوکاس اولین فیلم از سه‌گانه دوم جنگ ستارگان را که وقایع آن از نظر زمانی پیش از سه‌گانه قبلی اتفاق می‌افتند، بر پرده سینما ظاهر ساخت. از ویلیامز خواسته شده بود تا موسیقی متن هر سه فیلم از این مجموعه را بسازد. در ساخت اولین آنها تهدید شبح تم‌هایی از سه‌گانه قبلی نیز فراخوانده شد و تم‌های جدیدی به عنوان لایتموتیف در حملهٔ کلون‌ها (۲۰۰۲) و انتقام سیت (۲۰۰۵) به‌کار رفت. شاید در کارهای اخیر برجسته‌ترین آن‌ها «نبرد الهگان سرنوشت» (Duel of the Fates) باشد. قطعه‌ای ستیزه‌جویانه با همخوانی گروه کُر و با اشعاری تند و تیز به زبان سانسکریت که دامنه اسلوب‌های به کار رفته در موسیقی جنگ ستارگان را وسعت بخشید. ویلیامز برای دومین اپیزود، قطعه «در گذر از ستاره‌ها» (Across the Stars)را تصنیف نمود که تمی بود عاشقانه برای دو کاراکتر جوان فیلم، پَدمه آمیدالا و آناکین اسکای‌واکر و بازتابی از تم عاشقانه به کار رفته در «امپراتوری ضربه می‌زند» از سه‌گانه پیشین. برای قسمت نهایی مجموعه یا اپیزود سوم ترکیبی از تم‌های متعدد به کار رفته در کل مجموعه، به کار رفت. کمتر آهنگسازی در این حجم کاری برای فیلمهای دنباله‌دار، موسیقی تصنیف کرده‌است. کل مدت زمان موسیقی ساخته شده برای تمام شش فیلم سری جنگ ستارگان بالغ بر ۱۴ ساعت می‌باشد. (جان بَری آهنگساز انگلیسی، برای چندین سری از فیلمهای جیمز باند موسیقی ساخته و موسیقی آهنگساز کانادایی هاوارد شور برای اقتباس سینمایی پیتر جکسون از کتاب جی. ر. ر. تالکین، یعنی سه‌گانه ارباب حلقه‌ها مجموعا از ۱۲ ساعت فراتر می‌رود.)

با رسیدن هزاره جدید، ساخت موسیقی فیلمهای هری پاتر که اقتباسی است از سری کتابهای پرفروش و محبوب نوجوانان با همین نام، به ویلیامز پیشنهاد شد. او موسیقی سه قسمت اول از این مجموعه را تصنیف کرد و یکی از بهترین تم‌های ساخته شده توسط او، معروف به تم هدویگ در قسمت‌های پنجم و ششم این مجموعه نیز به کار رفت. مانند تم‌های آغازین جنگ ستارگان، آرواره‌ها، سوپرمن و ایندیانا جونز، اکنون طرفداران بیشمار هری پاتر نیز با قطعه‌ای از جان ویلیامز به تماشای آغاز این فیلم می‌نشینند.

در ۲۰ مه سال ۲۰۰۸، موسیقی ویلیامز برای فیلم ایندیانا جونز و پادشاهی جمجمه بلورین، دو روز پیش از اکران این فیلم به بازار ارائه شد. او به احتمال قریب‌الوقوع در پروژه‌های آتی اسپیلبرگ، فیلمهای لینکلن و بین ستاره‌ای نیز شرکت خواهد کرد. همچنین اخیراً برای بازگشتش به اقتباس سینمایی آثار جی.کی.رولینگ و ساخت موسیقی سری هفتم یا آخرین سری از این مجموعه، هری پاتر و یادگاران مرگ تمایل نشان داده‌است.


جان ویلیامز در حال رهبری موسیقی متن فیلم مهاجمان صندوق گمشده در تالار آوری فیش

زندگی جان ویلیامز (John Williams)


جان ویلیامز در تاریخ ۸ فوریه ۱۹۳۲ در فلورال پارک ایالت نیویورک به دنیا آمد و آشنایی و علاقه او به موسیقی تحت تأثیر پدرش که نوازنده سازهای ضربی در ارکستر رادیو سی بی اس و گروه پنج نفره ریموند اسکات بود، در او قوت گرفت. در سال ۱۹۴۸ او به همراه خانواده‌اش به لوس آنجلس نقل مکان کرده و در آنجا بعد از اتمام دبیرستان، هم‌زمان در دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس و کالج شهر لوس آنجلس به تحصیل مشغول شد و همچنین زیر نظر آهنگساز «ماریو کاستل نوو تدسکو»[۴][۵] به صورت خصوصی به فراگیری موسیقی پرداخت.

پس از پایان سه سال خدمت ضروری در نیروی هوایی ایالات متحده، ویلیامز به نیویورک رفته و در آموزشگاه موسیقی جولیارد، یکی از معروفترین آموزشگاه‌های موسیقی در آمریکا ثبت نام کرد و دروس مربوط به پیانو را آنجا توسط مادام «روزینا لوین»[۵] فراگرفت و هم‌زمان به عنوان پیانیست جاز با نوازندگی در کلوپ‌های نیویورک، امرار معاش می‌نمود. ویلیامز در اواخر دهه پنجاه میلادی و اوایل دهه شصت به همراه «هنری مانچینی» به نواختن و ضبط موسیقی متن سه فیلم پرداخت، در چند سریال تلویزیونی ساز زد و رهبری باند موسیقی خواننده آمریکایی «فرانکی لین» را برای چند سری از آلبوم‌هایش متقبل شد.

او پس از آشنایی با «باربارا روییک» بازیگر سینما در سال ۱۹۵۶ با او ازدواج نمود و تا هنگام مرگش در سوم مارس ۱۹۷۴ با او بود و از وی صاحب سه فرزند شد و برای بار دوم در ۱۹۸۰ با همسر فعلی‌اش «سامانتا وینزلو» پیوند زناشویی بست.


جان ویلیامز

جان ویلیامز (John Williams) - آهنگ بی کلام

جان تاونر ویلیامز (به انگلیسی: John Towner Williams)، آهنگساز، رهبر ارکستر و پیانیست آمریکایی و از سرشناس‌ترین چهره‌های دنیای موسیقی فیلم است. در طول شش دهه متوالی، ویلیامز موسیقی بیش از صد فیلم سینمایی مختلف را تصنیف و یا رهبری نموده و بسیاری از مشهورترین قطعه‌های ساخته شده برای فیلمهای سینمایی همچون آرواره‌ها، جنگ ستارگان، سوپرمن، «ای‌تی موجود فرازمینی»، ایندیانا جونز، پارک ژوراسیک، فهرست شیندلر (Schindler's List) و سه فیلم نخست از مجموعه هری پاتر از کارهای اوست. او همچنین برای چهار دور از بازی‌های المپیک، مراسم تحلیف باراک اوباما، تعداد بسیاری کنسرت و مجموعه تلویزیونی، موسیقی تصنیف نموده و از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۳ میلادی رهبر اصلی ارکستر بوستون پاپز بوده‌است و هم اکنون یکی از رهبران برجسته آن به شمار می‌رود. ویلیامز پنج بار به دریافت جایزه اسکار نائل گشته و با چهل و پنج بار نامزد شدن برای دریافت این جایزه، در کنار آلفرد نیومن آهنگساز، مقام دوم بیشترین نامزدی برای جوایز اسکار را پس از والت دیسنی داراست. در سال ۲۰۰۰ میلادی، نام او به تالار مشاهیر جام هالیوود وارد شد و چهار سال بعد، نشان افتخار مجمع کندی به او اهدا گردید.


جان ویلیامز

سایر کارها ونجلیس - Vangelis

همچنین ونجلیس تولید موسیقی اختتامیه المپیک سیدنی (۲۰۰۰) و سرود رسمی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان را نیز برعهده داشت. موسیقی ونجلیس تاکید بسیار زیادی روی سینتسایزر دارد. برخی از کارشناسان، موسیقی او را به یک ارکستر الکترونیکی تشبیه کرده‌اند. به گفته ونجلیس تکنولوژی و موسیقی همیشه با هم بوده‌اند و موسیقی هرچه باشد، یک علم است. درباره ساخت موسیقی فیلم‌ها نیز کار وی به محض دیدن نسخه خام یک فیلم آغاز می‌شود. این آهنگساز خود را مانند تونلی می‌داند که آشوب صداها پس از عبور از آن تبدیل به موسیقی می‌شود.


ونجلیس